جدول جو
جدول جو

معنی علی آباد کهنه - جستجوی لغت در جدول جو

علی آباد کهنه
دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوۀ شهرستان سنندج واقع در 48 هزارگزی جنوب خاوری پاوه و 3 هزارگزی جنوب باختری قلعۀ جوانرود، و در کنار رودخانه. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر، و دارای 125 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات و توتون است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عِ قَ)
دهی از دهستان درب قاضی بخش حومه شهرستان نیشابور. سکنۀ آن 106 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان بهنام سوختۀ بخش ورامین شهرستان تهران واقع در 12 هزارگزی شمال خاوری ورامین و 2 هزارگزی راه نیمه شوسۀ ورامین به شریف آباد. ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل، و 545 تن سکنه. آب آن از قنات و رود خانه جاجرود تأمین میشود. محصول آن غلات و صیفی و چغندرقند است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. راه آن مالرو است و از طریق جلیل آباد میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(عَ دِ کو کِ)
دهی است از دهستان حشون بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 40 هزارگزی باختر بافت، و 10 هزارگزی شمال راه فرعی سیرجان به بافت. ناحیه ای است جلگه و سردسیر، ودارای 78 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوبات است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. راه آن مالرو است. ساکنان این ده از طایفۀ افشار هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان احمدآباد بخش فریمان شهرستان مشهد واقع در 24 هزارگزی شمال باختری فریمان. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل، و 175 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و چغندر است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است کوچک از دهستان چمچمال بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاه، در 27 هزارگزی باختر صحنه، و 3 هزارگزی راه شوسۀ کرمانشاه به سنقر. سکنۀ آن 40 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(عَ دِ یِ مُ)
دهی است از دهستان هنام و بسطام بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد واقع در 8 هزارگزی جنوب خاوری الشتر و 8 هزارگزی جنوب خاوری راه اتومبیل رو خرم آباد به کرمانشاه. ناحیه ای است جلگه و سردسیر و مالاریائی، و دارای 80 تن سکنه. آب آن از رود خانه هنام تأمین میشود. محصول آن غلات، لبنیات، حبوبات و پشم است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان کهنه فرود بخش حومه شهرستان قوچان واقع در 7 هزارگزی جنوب خاوری قوچان و 2 هزارگزی شمال خاوری راه شوسۀ قدیمی مشهد به قوچان. ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل، و 967 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و بنشن است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند، و صنایع دستی آنان قالیچه بافی است. راه آن مالرو است. این ده دارای دفتر ازدواج و طلاق و یک باب دبستان است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا